دسته : -علوم انسانی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 173 KB
تعداد صفحات : 18
بازدیدها : 245
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 3400 تومان
خرید این فایلپژوهشی پیرامون موسیقی و رقص در 18 صفحه ورد قابل ویرایش
موسیقی و رقص
از جدیدترین آهنگهای سوینگ كه در سالن های امروزی نواخته میشود تا نواهای بدوی و ساده ضربات طبل كه اجداد و پیشینیان ما در نقطه ای از فلات دور افتاده و فراموش شده آسیای مركزی به پای آنها جست و خیز میكردند موسیقی پیوسته با ضرب پاهایی كه در حال رقص بوده اند همراه بوده است. قبایل بدوی افریقا كه در موسیقی آنان از آنچه ما ملودی می نامیم نشانی دیده نمیشود به كمك طبل نواهایی می نوازند و به پای آن نواها به وضع جالب و مهیجی می رقصند. همچنانكه آن قهرمان افسانه ای اساطیر یونان هر بار كه می خواست نیرویش را تجدید كند به زمین می آمد و پا بر سر آن می نهاد، آهنگسازان بزرگ و برجسته نیز هر چند یك بار به سوی رقص روی می آورند تا از نیروی انگیزش آن از اشكال متنوع ضربهای آن و قوه تحرك پایان ناپذیر آن برای قویتر ساختن آثار خود مدد گیرند.
بتهوون، باخ، برامس، موزار، سیبلیوس و چایكوفسكی، همه این آهنگسازان بزرگ در برابر رقص یا این جدیدترین و كهن ترین فرم موسیقی سر تعظیم فرود آورده اند.
لازم است از یك پزشك، از یك عالم مردم شناس یا از یك متخصص امراض روحی استفسار شود چرا همه ما بی اختیار در برابر ضرب یك آهنگ از خود عكس العملی نشان میدهیم. شاید علت این موضوع بسیار ساده باشد و با عمل بیولوژیكی بسیار ساده ای كه عبارت از ضربان منظم قلب ماست ارتباط داشته باشد. به هر حال موسیقی رقص یك شكل از هنر موسیقی است و هر كس كه چند صباحی در این دنیا زیسته، با آن آشنایی پیدا كرده و از آن لذت برده است. زیرا كه قدمت رقص به قدمت پیدایش انسان در روی كره خاك می رسد و شاید هم از آن زودتر پدید آمده باشد و علی رغم كلیه ظرافت كاریهای فنی و ریزه كاری های موسیقی مدرن، هم جدیدترین آهنگهای بوگی ووگی برادوی و هم اثر شگفت آور متعلق به استراوینسكی به نام «تقدیس بهار» بیشتر از آنچه ما باورمان میشود به نواهایی كه اجدادمان در جنگها با طبل می نواختند شباهت دارد.
در اثر ظرافت طبع و ذوق زنان چند نسل پیش اروپا و مردان آراسته و خوش لباس كلاه گیس داری كه در دربارها به گرد آنان پروانه وار می گشتند، در قرن هجدهم رقص جالبی به وجود آمد كه آهنگ زیبای آن در شاهكارهای موزار، هایدن و بتهوون نیز منعكس گردیده است و تا به امروز گوشهای ما را نوازش میدهد. زیرا فرم منوئه فقط مرسوم و مورد علاقة دربارهای مجلل و پرشكوه ترین قرن هیجدهم نبود و این فرم در دست آهنگسازان بزرگ نسلهای بعد وسیله مطبوع و دلپذیری جهت بیان احساسات شاد و فرح انگیز آنان گردید. در دورة موزار زنان به آهنگ منوئه سنفنی در می بمل ماژور اثر وی می رقصیدند و هر آینه خواستها و مقتضیات زمان ایجاب نمی كرد كه در هر سنفی موومانی به فرم منوئه گنجانده شود این موومان از سنفنی شماره 39 موزار نیز به فرم دیگری تصنیف می شد.
فرم منوئه دوران طولانی و همراه با تحولات جالبی را پیموده است. مدتها به عنوان رقص محبوب وسیله سرگرمی و انبساط خاطر كسانی بوده است كه به آهنگ آن می رقصیدند و پس از آن نیز در سنفی های آهنگسازان بزجسته به اشكال متنوع و جالبی نمودار شده است. ولی در همان زمان كه موزار سنفنی در می بمل خود را تصنیف می كرد و در موومان سوم آن فرم منوئه را به كار می برد، این رقص از جانب رقص شورانگیز و مورد توجه دیگری كه در روستاهای اطراف شهر وین مرسوم و معمول بود مورد تهدید قرار گرفت. صدها سال بود كه روستاییان اتریشی به رقص مهیج و پرنشاط سه ضربی كه لاندلر نامیده می شد دل بسته بودند. همین رقص بود كه بعدها از طرف واگنر در پرده سوم اپرای خوانندگان استاد به كار رفت تا به اپرای مزبور رنگ و بوی محلی داده شده باشد. اصل و ریشه فرم لاندلر نیز احتمالا چندان اصیل و قابل احترام نبوده است ولی در اواسط قرن هیجدهم این رقص تا بدان پایه آراسته و منزه شده بود كه توانست در شهرهای پراگ و وین نفوذ نماید . در شهر اخیر بود كه این فرم به والس تغییر یافت.
كوارتت (quartet) :
كوراتت، مجموعه ای مركب از چهار بخش سازی یا آوازی و همچنین قطعه ای كه برای این مجموعه نوشته شود. ما بین مجموعه های مختلف سازهای چهارگانه، مهمترین آنها عبارتست از «كوارتت زهی» مركب از دو ویولن، یك ویولا و یك ویولن سل. و نیز قطعاتی برای «كوارتت پیانو» مركب از یك پیانو، یك ویولن، یك ویولا و یك ویولن سل كه توسط آهنگسازان رومانتیك نوشته شده است. كوارتت آوازی (مركب از چهار بخش صدای انسانی) در قرون چهاردهم تا شانزدهم به فراوانی نوشته شده است.
كوارتت زهی
تاریخ كوارتت زهی، به همان اندازه تاریخ سمفونی پیچیده و غامض است. در این مورد آهنگسازان متعددی به تكامل آن كمك كرده اند و در بیشتر مواقع همان آهنگسازان كه به پیشبرد سمفونی كمك كردند كوارتت زهی را اعتلا بخشیدند: در واقع این دو شكل در جهت رشد مضاعف و شانه به شانه حركت می كردند. هر یك از آن دو، حالت های ممتاز دیگری را می گرفت، جذب می كرد یا دستخوش دگرگونی قرار می داد اما یكی از آنها عمومی و اركستری و دیگری خودمانی و مجلسی بود. این وجه تمایز خاص كه در سمفونی ها و كوارتت های زهی بتهوون به اوج كمال خود می رسد، تا اواسط قرن هجدهم ناشناخته بود. اولین «كوارتت زهی»، در واقع به مفهوم كلاسیك كلمه، اصلا كوارتت نبودند بلكه در عمل سمفونی های ایتالیایی بودند كه هم چهار نوازنده می توانستند آنها را بنوازند و هم یك اركستر كوچك زهی. كوادروهای جوسپه تارتینی (از 1692 تا 1770) سمارتینی و ایتالیایی های دیگر كه در سالهای 1740 یا قبل از آن ساخته شده از این دست باصطلاح كوارتت محسوب میشوند. یك شكل اشتقاقی از این موسیقی برای سازمان زهی در چهار صدا بوسیله امانوئل باخ در برلین، گاسمان و دیگران در وین، و بیشتر از همه بوسیلة مانهایمی ها پرورش داده شد. در اینجا نیز مفهوم كار، اركستری بود و برای ویولا استقلال زیادی قائل نمی شدند بلكه عموما به صدای ویلن سل ضمیمه می گشت كه طبعا بر آن نیز برچسب باس زدند كه غالباً كنتینو بود.
خرید و دانلود آنی فایل